رنگهاي سرد و گرم

رنگ قرمز
“قرمز، دنیایی است متشکل از خورشیدها، ماه ها، جان ها، … “
“گیتامالاس”
رنگ قرمز، رنگی است پر قدرت که پیوسته با نیروی حیات و رؤیا مرتبط است.
این رنگ به غلبه بر اندیشه های منفی یاری می کند، هر چند رنگ یاد شده با خشم هم ارتباط دارد. چنانچه ما رنگ قرمز زیادی در دور و بر خویش داشته باشیم، پس از مدتی دچار بیقراری، بی صبری و ناراحتی شویم.
رنگ صورتی
صورتی از لحاظ احساسی، آرام بخش بوده، حس گرمایی ملایم به وجود می آورد. این رنگ، احساس اضطراب و تحریک را کمتر ساخته، ما را با احساس عشق و امنیت در برمی گیرد.

رنگ صورتی، تسکین دهنده ی تنهایی، ناامیدی، حساسیت فراوان و آسیب پذیری است.
رنگ نارنجی
نارنجی، رنگ شادی بخش است. این رنگ سبب رها گشتن احساسات و تسکین ضعف اعتماد به نفس و نابخشودگی می گردد. نارنجی باعث تحریک ذهن، تجدید حیات و اشتیاق به زندگی شده و یک ضد افسردگی مؤثر است. از همین روی، هلو برای خستگی زیاد، مناسب است.
رنگ سبز
سبز، پیوستگی ژرف با طبیعت دارد و به این ترتیب در ایجاد احساس یکرنگی با سایرین و طبیعت، بسیار اثر بخش است. ما وقتی به طور غریزی به دنبال این رنگ می رویم که تحت فشارهای روانی هستیم؛ سبز تیره به ما احساس راحتی، آرامش، خون سردی، کاهش فشار روحی و تعادل می دهد. سبز تیره نشان دهنده ی هجوم مرگ بوده و نمایان گر عدم اعتمادبه نفس، نبود عشق و خوش رویی است.
رنگ زرد
زرد، رنگی نشاط آور، درخشان و روح بخش است. رنگی برای جشن و روزهای آفتابی، رنگ مذکور با بخش های هوش و انتقال افکار مغز مربوط است، به همین سبب به قدرت تشخیص، حافظه و تفکر دقیق و خالص، تصمیم گیری و قضاوت، مدد می رساند. این رنگ علاوه بر آن، در سامان دهی درست و جذب ایده های نوین مؤثر است. رنگ زرد روشن سبب اعتماد به نفس و خوش بینی می شود و برعکس زرد تیره، نشان دهنده ی ترس است.
رنگ فیروزه ای
رنگ سبز – آبی تداعی گر تازگی اقیانوس است. از همین روی، نیروبخش، خنک و مثل رنگ سبز آرامش بخش است. رنگ فیروزه ای برای خستگی مفز، بسی مؤثر است. این رنگ که ما را برای شروع ناگهانی تشویق می کند، هنگامی که احساس تنهایی می کنیم، به سبب خاصیت تحریک کنندگی اش، یاری چشمگیری می نماید.
رنگ آبی
رنگ آرام بخشی است و قسمت بیشتری از مغز را نسبت به زرد، درگیر می کند. نشان دهنده ی شب است به همین جهت به ما احساس آرامش می دهد؛ انگار توسط آسمان عمیق و آبی تحت تأثیر قرار گرفته ایم. آبی روشن به ما احساس سکون و مصون بودن از تمامی فعالیت های هیجان انگیز روزانه داده، سبب بهبودی بی خوابی می شود. رنگ آبی باعث القای مهار موضوع و نوآوری فکر می شود. آبی نیمه شب، همانند یک آرامش بخش قوی بر ذهن تأثیر می گذارد. هر چند استفاده ی زیاد از این رنگ ممکن است خاصیت القای افسردگی داشته باشد.
رنگ زرشکی
هنگامی که راجع به وضع خود احساس ناامیدی و دلواپسی می کنید یا خشمگین و شکست خورده هستید، رنگ زرشکی شما را از این حالت خارج می سازد و سبب می گردد روح تان اوج گیرد! این رنگ یک رنگ روحانی است اما با محبت، پشتیبانی و دل سوزی هم مرتبط است. رنگ مزبور، آرام بخش هم می تواند باشد. بنابراین چنان که افسردگی مزمن دارید، از این رنگ نپرهیزید.
نیلی، بنفش و ارغوانی
این رنگ ها اثرات ژرف روانی دارند و در مراقبت های روانی برای آرام کردن و نجات بیمار از پاره ای امراض روانی – حاصل از ناهنجاری های عصبی – مورد استفاده قرار می گیرند. رنگ های مورد بحث، ذهن را متعادل ساخته، سبب تغییر شکل دل مشغولی و ترس های انسان می شوند.
نیلی، یک رنگ روانی قوی است که باعث تحرک مغز و تحریک تخیل می گردد. به علاوه، این رنگ یک آرام بخش مؤثر است بنفش و ارغوانی رنگ های انتقال در سطوح عمقی هستند، صلح و آرامش می آورند و ترس و تکانه (شوک) را از بین می برند. این رنگ ها، خاصیت های پاک کنندگی در اختلالات احساس دارند، هم چنین با امیال هنری و موسیقیایی رمز آمیز حساسیت نسبت به زیبایی ایده آلیستی، تحریک خلاقیت و همدردی نیز ارتباط دارند. بنفش، تأثیرات روانی فراوانی دارد و فردی که خیلی به این رنگ علاقه دارد باید مقابل دنیای خیالی در برابر زندگی محافظت گردد. ارغوانی با محافظت روانی در ارتباط است.
سیاه
این رنگ، ویژگی های آرامش بخشی، محافظت کنندگی و رمز آلود بودن را با هم داراست، سیاه در ضمن قادر است جلوی رشد و تغییر ما را بگیرد. ما معمولاً برای پنهان شدن از دنیا، در رنگ سیاه مخفی می گردیم.
سفید
رنگ خلوص ناب، سفید است. این رنگ محافظ و در برگیرنده است و راحتی و آرامش می آورد. تکانه های احساسی و ناامیدی را تسکین می دهد و کمک می کند تا احساسات، افکار و روح شما را پاک سازد.
چنان که به زمان و فضایی نیازمندید که بر زندگی تان اثر نهد، رنگ سفید می تواند به شما آزادی بی حد و اندازه دهد. البته استفاده ی افراطی از این رنگ ممکن است سرد و منزوی کننده باشد.
نقره ای
نقره ای، رنگ ماه است که پیوسته در حال دگرگونی است. این رنگ با اصول زنانگی، احساس و بعد حساسیت های مغز در ارتباط است. در ضمن متعادل کننده، هماهنگ کننده و از لحاظ ذهنی، پاک کننده است.
قهوه ای
رنگ زمین زاینده! قهوه ای احساس پایداری می دهد و ناامنی را می زداید. هر چند موجب تجمع احساسات و ترس از دنیای بیرونی می شود. علاوه بر این، نیروهای ذهنی را محدود می سازد که ناشی از نبود اعتماد به نفس است.
خاکستری
خاکستری، نمایانگر استقلال، اعتماد به نفس و خوداتکایی است. خاکستری، محافظی در برابر تأثیرات بیرونی است. گرچه خاکستری معمولاً احساسات منفی ایجاد می کند. مثلاً ابرهای ضخیم، مه و دود خاکستری هستند. خاکستری، رنگ فرار است و عدم تولید؛ چون نه سفید است و نه سیاه. این رنگ، دیواری در اطراف شخص می کشد. جدا، غیر متعهد و غیر درگیر می ماند و در نهایت به تنهایی منجر می شود و ضمناً این رنگ، نمایشگر خود انتقادی است.
طلایی
طلایی، مثل زرد، با خورشید در ارتباط است و از همین رو با فراوانی و توان ایده آلیستی، هوش و ادراک مرتبط است. این رنگ سبب تجدید حیات ذهنی و تجدید انرژی شده، در چیره گی بر ترس، عدم اطمینان و عدم علاقه یاری می کند. طلایی کم رنگ بر افسردگی و تیز کردن ذهن اثر دارد.
تأثیرات فیزیکی رنگ ها
تا چندی پیش گمان می رفت که نور، تنها به بینایی مرتبط است؛ ولی امروزه کاملاً مشخص گردیده که رنگ ها برای این که اثرات تن کرد شناسی (فیزیولوژیکی) و روان شناسی خویش را نشان دهند، نیازی به این که دیده شوند، ندارند.
امکان دارد رنگ ها به وسیله ی نابینایان، کور رنگ ها و کسانی که چشمان شان را بسته اند؛ نیز تشخیص داده شوند. این پدیده که بدان بینایی بدون چشم گفته می شود از سال ۱۹۲۰ مورد مطالعه قرار گرفت. در این سال طی آزمایش هایی مشاهده شد که افراد هیپنوتیزم شده ای که چشم شان بسته است، می توانند رنگ ها و اشکال اشیاء را با پیشانی خود تشخیص دهند. در سال ۱۹۶۰ در روسیه مطالعاتی در این قلمرو صورت گرفت و براساس آن از هر شش مورد آزمایش، یک تن قادر بود با دیدگان بسته، رنگ و شکل شیء مورد نظر را بعد از ۳۰-۲۰ دقیقه با نوک انگشتانش تشخیص دهد. این زمان در نابینایان حتی سریع تر است.
درباره ی علت این پدیده، بررسی ها متوجه هورمون های “ملاتونین” و “سروتونین” که هر دو به وسیله ی غده ی “پینه آل” در مغز تولید می گردند، معطوف شد. ملاتونین، هورمونی است که جانوران توسط آن به نور واکنش نشان می دهند و تغییرات روزانه، ماهیانه و فصلی بدن شان به کمک آن مهار می شود. سروتونین هم یک واسطه ی شیمیایی پر اهمیت در مغز شمرده می شود که تغییر عمل آن بسیار مرتبط با اختلالات مغزی از جمله روان پریشی (اسکیزوفرنی) و توهم است. سروتونین، ماده ی محرکی است که روزانه تولید می شود، در حالی که تولید ملاتونین به وضعیت خواب فرد بستگی دارد. به گونه ای که با شروع تاریکی مقدار آن افزایش یافته و با آغاز روشنایی از مقدارش کاسته می گردد.
مهم ترین نقطه ی اثر ملاتونین، هیپوتالاموس است؛ یعنی آن بخش از مغز که واسطه ی تأثیرات هورمون های گوناگون و منظم کننده ی احساسات فرد است. تغییر در تولید ملاتونین در واکنش به نور بر روی تک تک یاخته های بدن و به ویژه فرآیند تولید مثل، اثر می نهد. مقادیر فراوان ملاتونین در زنان موجب اختلالات تخمک گذاری و بی اشتهایی عصبی و در مردان سبب کاهش تولید اسپرم می شود. گذشته از این، افسردگی در آدمیان، ارتباط کاملاً تنگاتنگی با سطح ملاتونین بدن دارد و بیماران افسرده، به نور طبیعی خورشید و یا نور درمانی با لامپ های تولید کننده ی نور سفید، بازتاب مطلوبی از خود نشان می دهند.
پژوهش ها حکایت از آن دارند که بخش های خاصی از مغز، نه تنها به نور حساس هستند که به طول موج های متفاوت نور هم واکنش های گونه گون می نمایانند، بدین ترتیب که طول موج های مختلف رنگ ها، تأثیرات گوناگونی بر روی دستگاه غدد داخلی گذاشته، باعث کاهش یا افزایش تولید هورمون ها می شود. رنگ درمانی، ریشه در تاریخ باستانی بشر دارد و اصول اصلی آن در فرهنگ های مختلف سرتاسر جهان یک سان است.
  منبع : سیمرغ

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *